احمدرضا فراهانی
پاسخ هایی که در انجمن ها داده ام
-
برسی هزاران نمودار توسط استاد بولکوفسکی نشان میدهد ۴۷ درصد (کمتر از نیمی ) از روندها بعد از تکمیل پولبک روند قبلی خود را پی گیری میکنند در حالی که ۵۳ درصد روند ها بعد از پولبک، با قدرت روند قبلی را از دست داده یا رفتار هایی خلاف انتظار انجام میدهند.
آقای بولکوفسکی پیشنهاد میکند بعد از پولبک به نقطه شکست برای نظر دادن در مورد این که آیا روند قبل از شکست پی گیری میشه یا نه اجازه بدید روند از محدوده پولبک در جهت روند قبل از شکست به طور کامل خارج بشه و بعد نظر بدید !!!!
ترجمه و گردآوری: امیر علی قنبری
-
-برخلاف تصور عموم پولبک نباید حتما بازگشت به نقطه شکست باشد بلکه نفوذ حداکثر دو روزه در محدوده نقطه شکست قابل پذیرش هست.
۶-روندها علاقه دارند شش روز بعد از شکست مرحله اول پولبک رو به اتمام برسانند و مرحله دوم پولبک را در طی یازده روز به پایان ببرند.نکته مهم :شکست یک حمایت یا مقاومت و تکمیل پول بک لزوما به معنی ادامه روند قبلی نیست
-
نتایج تحقیقات بولکوفسکی
۱-بیش از ۵۸ درصد روند ها بعد از شکست حمایت ها یا مقاومت های معتبرشون به نقاط شکست پولبک میکنند.
۲-پولبک های معتبر به صورت معمول در زمانی کمتر از ۳۰ روز شکل گرفته و تکمیل می شوند.
۳-در بیش از ۶۶ درصد موارد، روندهایی که با حجم معاملات چشم گیری نسبت به میانگین سی روز گذشته حمایت ها یا مقاومت های خود را شکسته بودند پولبکهای قدرتمندی را تشکیل میدهند. لذا میتوان ادعا کرد که روندها زمانی که حمایت ها و یا مقاومت ها را با حجم چشم گیری میشکنند علاقه زیادی به پول بک دارند.
۴-اگر روند قبل از شکست حمایت خود سه روز متوالی قیمت پایانی کمتر از قیمت پایانی روز قبل داشته باشد احتمال شکل گیری پول بک بعد از شکست (منطقه حمایتی) به طور چشم گیری کاهش میابد. همچنین در صورتی که قبل از عبور از مقاومت ها سه روز متوالی قیمت پایانی بالاتر از قیمت روز گذشته باشد احتمال شکل گیری پولبک کاهش میابد. -
۲- استراتژی معاملاتی دیگر در استفاده از اندیکاتور MACD زمانی می باشد که نمودار هیستوگرام محدوده صفر را رو به بالا و یا رو به پایین بشکند.به عبارت دیگر عبور هیستوگرام MACD از محدوده صفر به سمت بالا نشان دهنده این است که میانگین متحرک ۱۲ روزه میانگین متحرک ۲۶ روزه را به سمت بالا قطع کرده است که این خود به معنای رشد قیمتی می باشد اما باز هم قطعیتی در کار نیست. البته حالت عکس قضیه را هم باید در نظر گرفت یعنی زمانی که هیستوگرام macd از محدوده صفر به سمت پایین تغییر جهت دهد نشان دهنده ریزش قیمتی سهم می باشد. البته این نکته را باید به خاطر داشت که محل برخورد خط macd با خط سیگنال همان محدوده صفر در نمودار هیستوگرام می باشد.
-
نکات اندیکاتور MACD
1- در نمودارهای macd بحثی که وجود دارد این است که عبور خط macd از خط سیگنال با تاخیر صورت میگیرد. به عنوان مثال ممکن است نموداری دارای رشد قیمتی باشد و به یک سقف جدید برسد. پس از آن قیمت به شدت کاهش یابد ولی در نمودار هیستوگرام و یا خط macd، ممکن است بعد از کاهش قیمت 10 تا 15 درصدی به زیر خط سیگنال حرکت کند که این خود بخشی از سود ممکن را از بین می برد.
اندیکاتور MACD از سه میانگین متحرک در ساختار خود استفاده میکند که در سه دیدگاه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت از آن استفاده می شود.
در بازه های زمانی کوتاه مدت (۶،۱۳،۱) و در بازه زمانی میان مدت از (۱۲،۲۶،۹) و در بازه زمانی بلند مدت از (۲۴،۵۲،۱۸) استفاده میکنیم ولی در عمل مشاهده شده است که بیشتر سرمایه گذاران از macd در بازه زمانی (۱۲،۲۶،۹) استفاده میکنند. -
انقضای سیگنال: در مثال مورد نظر، نمودار شمعی (کندل استیک) ۵ دقیقهای به کار رفته و هدف انقضا ۲۰ تا ۳۰ دقیقه است. معادل با ۴ یا ۵ شمع (کندل استیک) است که میتواند در هر تایم فریمی اعمال شود. برای مثال، نمودار روزانه تا ۴ روز، یک هفته یا تا آخر یک هفته انقضا دارند و ۳۰ دقیقه، دو تا سه ساعت زمان انقضا دارد.
-
۱۰- علائم تایید کننده را بشناسید: این علائم شامل عرضه و تقاضای قبل از شروع بازار و حجم هستند. سفارشهای دادوستد قبل از شروع بازار و حجم مهمترین شاخصها در معاملات آتی (futures) هستند. حجم بر قیمت مقدم است. شما باید اطمینان حاصل کنید که حجم سنگینتر معامله در جهت روند متداول اتفاق افتاده است. در یک روند رو به بالا، حجمهای سنگین باید در روزهای رو به بالا مشاهده شود. سفارشهای دادوستد قبل از شروع بازار اثبات میکند که پول جدید از روند متداول حمایت میکند. سفارشهای دادوستد قبل از شروع بازار معمولا یک هشدار است که روند در حال تکمیل یا توقف است. یک روند رو به بالا و صحیح قیمت باید با حجم صعودی و عرضه و تقاضای قبل از شروع بازار همراه باشد. در پایان «جان مورفی» توصیهای برای همه تحلیلگران دارد: «تحلیل تکنیکی یک مهارت است که با تجربه و مطالعه بهبود مییابد. همیشه یک شاگرد باقی بمانید و به یادگیری ادامه دهید.»
-
۹- وجود یا عدم وجود یک روند را مشخص کنید: از ADX استفاده کنید. خط شاخص میانگین هدایتی (ADX) به تعیین اینکه یک بازار از روند خاصی پیروی میکند یا در یک دوران تجاری قرار دارد، کمک میکند. این شاخص درجه و یا جهت روند بازار را اندازهگیری میکند. یک خط صعودی ADX بیانگر وجود یک روند قوی است. یک خط نزولی ADX بیانگر وجود یک بازار بدون روند است. یک خط صعودی ADX با میانگینهای متحرک سازگار است و یک خط نزولی ADX با نوسانگرها سازگار است. با رسم جهت خط ADX، سرمایهگذار میتواند تعیین کند چه سبک تحلیل و چه مجموعهای از شاخصها برای محیط جاری بازار مناسب تر هستند
-
۸- علائم هشداردهنده را بشناسید: بر طبق MACD تجارت کنید. میانگین متحرک همگرا/ واگرا (که توسط جرالد اپل ابداع شد یک سیستم تقاطعی میانگین متحرک را با نماگرهای خرید بیش از حد و فروش بیش از حد ترکیب نموده است. یک سیگنال خرید زمانی به وجود میآید که خط سریعتر از خط کندتر عبور کرده و هر دو خط زیر صفر باشند. یک سیگنال فروش زمانی به وجود میآید که خط سریعتر از خط کندتر عبور کرده و هر دو خط بالای صفر باشند. سیگنالهای هفتگی بر سیگنالهای روزانه برتری دارند. یک هیستوگرام MACD اختلاف بین دو خط را رسم میکند و هشدارهای سریعتری در مورد تغییر روند میدهد. این نمودار به این دلیل «هیستوگرام» نامیده شده است که میلههای عمودی برای نمایش اختلاف بین دو خط روی نمودار به کار رفتهاند.
-
۷- زمان چرخش بازار را تشخیص دهید: نوسانگرها در شناسایی سهامی که خرید و یا فروش بیش از حد داشتهاند، بسیار کمک میکنند. علیرغم آنکه میانگینهای متحرک یک تغییر روند بازار را تایید میکنند، نوسانگرها اغلب به ما هشدار میدهند که یک بازار بیش از حد بالا و یا پایین رفته و به زودی تغییر جهت خواهد داد. دو نوع از رایجترین نوسانگرها، شاخص نیروی نسبی (RSI) و نوسانگرهای تصادفی هستند. هر دوی آنها در مقیاس بین صفر و۱۰۰ کار میکنند. در شاخص RSI اعداد بالای ۷۰ نشان دهنده خرید بیش از حد و اعداد زیر ۳۰ فروش بیش از حد سهام را نشان میدهند. این مقادیر در نوسانگرهای تصادفی به ترتیب ۸۰ و ۲۰ هستند. اغلب معاملهگران از نمودارهای ۱۴ روزه یا هفتگی برای نوسانگرهای تصادفی و نمودارهای ۹ یا ۱۴ روز یا هفتگی برای شاخص RSI استفاده میکنند. واگرایی نوسانگرها اغلب چرخشهای را بازار هشدار میدهند. این ابزارها بهترین کارکرد را در یک بازار رونددار دارند.
-
۶- میانگین را دنبال کنید: میانگینهای متحرک سیگنالهای خرید و فروش قابل مشاهده در اختیار ما قرار میدهند. اگر روند موجود هنوز در حرکت باشد، میانگینهای متحرک به شما میگویند و همچنین به شما در اثبات تغییر یک روند کمک میکنند. به هر حال، میانگینهای متحرک هیچ اطلاعاتی در مورد حتمی بودن و یا قریب الوقوع بودن یک تغییر روند، به شما نمی دهند. یک نمودار ترکیبی از دو میانگین متحرک رایجترین روش پیدا کردن سیگنالهای خرید و فروش است. برخی از ترکیبات رایج از نمودارهای میانگین متحرک عبارت اند از: ۴و ۹ روز، ۹و۱۸ روز، ۵ و ۲۰ روز. سیگنالها زمانی پدید میآیند که خط میانگین کوتاه تر از خط میانگین بلندتر عبور کند. عبور خط قیمت از میانگین متحرک ۴۰ روزه نیز سیگنالهای خوبی برای خرید یا فروش فراهم میکند. چون خطوط نمودار میانگین متحرک، شاخصهایی هستند که از روند پیروی میکنند، در یک بازار رونددار (صعودی یا نزولی) بهترین عملکرد را دارند.
-
۵- خط روند را رسم کنید: خطوط روند یکی از ساده ترین و موثرترین ابزارهای نمودارخوانی هستند. تمام چیزی که شما نیاز دارید یک خطکش و دو نقطه روی نمودار است. خطوط روند رو به بالا بر روی دو نقطه پایین متوالی رسم میشوند. خطوط روند رو به پایین بر روی دو نقطه بالای (اوج) متوالی رسم میشوند. قیمتها معمولا قبل از ادامه روند خود، به سمت خطوط روند پس رفت خواهند کرد. یک خط روند قابل قبول(معتبر) باید حداقل سه بار لمس شود. هر چه یک خط روند اثرطولانی تری داشته باشد و دفعات بیشتری آزمایش شده باشد، اهمیت آن بیشتر میشود.
-
۴- اندازه عقبنشینی (backtrack) را بسنجید: تصحیحات بازاری که رو به بالا و یا پایین انجام میشوند، بخش قابل توجهی از روند قبلی را دوبارهسازی میکنند. شما میتوانید میزان تصحیحات بوجود آمده را اندازه گیری و بر حسب درصد بیان کنید. یک معیار ۵۰ درصدی از پیمایش مجدد روند قبلی رایجترین حالت است. حداقل پیمایش مجدد یک سوم روند قبلی است و حداکثر آن دو سوم روند قبلی است. سطوح فیبوناچی ۳۸ درصد و ۶۲درصد نیز مشاهداتی ارزشمند هستند. بنابراین، طی پسرفتهای یک روند رو به بالا، نقاط خرید اولیه در ناحیه ۳۳-۳۸ درصد اوج قبلی قرار خواهند داشت.
-
۳- نقاط بالا و پایین را شناسایی کنید: سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنید. بهترین جا برای خرید یک سهام در نزدیکی سطح حمایت است. سطح حمایت معمولا یک نقطه پایین قبلی است که چندین بار تکرار شده است. بهترین جا برای فروش یک سهام در نزدیکی سطوح مقاومت است. مقاومت معمولا یک نقط اوج قبلی است. بعد از آنکه یک نقطه اوج یا همان مقاومت شکسته شد، تبدیل به یک خط حمایت در مقابل پس رفتهای بعدی قیمت میشود. به عبارت دیگر، نقطه «اوج» قبلی تبدیل به یک نقطه حمایت جدید میشود. همچنین به روش مشابهی وقتی که یک سطح حمایت شکسته میشود، معمولا تبدیل به یک سطح مقاومت برای فروشهای بعدی میشود؛ یعنی نقطه «پایین» قبلی میتواند تبدیل به یک نقطه «بالا»ی جدید شود.
-
۲ روندها را تشخیص دهید و در راستای آنها جلو بروید: روندهای بازار دارای اندازههای متفاوتی (درازمدت، میان مدت، کوتاهمدت) هستند. ابتدا تعیین کنید که شما بر طبق کدام یک میخواهید پیش بروید و پس از آن از نمودار مناسب استفاده کنید. اطمینان حاصل کنید که در جهت روندها معامله میکنید. سهام با قیمت پایین را در صورتی خریداری کنید که روند رو به بالا باشد. سهام با قیمت بالا را در صورتی بفروشید که روند رو به پایین باشد. اگر شما با یک روند میان مدت تجارت میکنید، از نمودارهای روزانه و هفتگی استفاده کنید. اگر شما روزانه تجارت میکنید از نمودارهای روزانه و طی روز استفاده کنید. اما در هر حالت، اجازه دهید تا نمودار دارای بازه زمانی بلندتر روند را مشخص کند و سپس از نمودار کوتاهمدت، جهت تعیین زمانبندی مناسب برای خرید و فروش استفاده کنید.