[مهرناز مهری]

توضیحات در خصوص ردیف های جدول :
همانطور که در شکل فوق مشخص است ما ۱ واحد ریسک می کنیم و می خواهیم ۱ واحد سود بدست بیاوریم. در واقع نسبت R/R سیستم ما یک به یک است. می خواهیم در ردیف اول ۶% سود کنیم (۱۰ مرحله ۶% برای رسیدن به بازدهی ۶۰%) بنابراین اگر حساب از ۱۰۰۰ به ۱۰۶۰ دلار رسید به هدف این ردیف(ردیف اول) رسیده ایم و باید شرایط حساب را بر مبنای ردیف دو تعریف کنیم. وقتی بازدهی ۶% است بنابراین ریسک این ردیف نیز ۶% تعریف میشود(چون ریسک به ریوارد روی یک به یک تنظیم شده). در قسمت Dividend اکسل به شکل اتوماتیک ریسک هر معامله شما را بر مبنای Factor مشخص می کند. وقتی شما در فاکتور به عنوان مثال عدد ۱۰ تنظیم کردید ۶% را بر ۱۰ تقسیم می کند و گزارش ۰.۶% می دهد. و به شما می گوید در هر ترید ۰.۶% ریسک کنید. ناگفته پیداست هر چه عدد فاکتور بزرگ تر تعیین شود(ریسک گریزی) شما باید با موقعیت های معاملاتی بیشتری به سود ۶% برسید و بتوانید ردیف را بر اساس بازدهی ایجاد شده ارتقا دهید. اصولاً وقتی شخص در تایم فریم های بسیار پایین ترید می کند یا سیستمش سیگنال های بیشتری می دهد باید عدد فاکتور را بزرگ تر انتخاب کند. خب می خواهم نکته بسیار مهمی را برای شما بازگو کنم. نکته ای که شاید هر کسی به شما نمی گوید! وقتی شما حساب را بر مبنای تغییرات دلاری تنظیم می کنید و نه به درصد، آنگاه تمام پتانسیل های رشد قوی حساب را از بین می برید و دنبال ایجاد بازدهی به شکل حسابی هستید. ما می خواهیم تغییرات را بر مبنای درصدی ایجاد بکنیم تا حساب به شکل هندسی رشد کند. فرض کنید در مثال جدول فوق شما سهمی را در ۲۰۰ تومان خریده اید و حد زیان تان ۱۸۰ و حد سودتان ۲۲۰ تومان است( از هزینه های معاملاتی صرفنظر شده است) در واقع شما نسبت R/R را ۱ به ۱ تنظیم کرده اید و نتیجه می شود جدول بالا. حال فرض کنید سهمی که ۲۰۰ خریده اید و می خواهید حد ضرر را ۱۸۰ تنظیم کنید ، بجای حد سود ۲۲۰ تومانی روی ۲۲۴ تومان حد سود بگذارید تنها ۴ تومان بیش از حد سود فرض قبلی. ( پرافیت را ۲۰% افزایش داده ایم که سود ۲۰ تومانی به ۲۴ تومان رسیده است) میخواهم با همان مفروضات مثال قبل این بار جدول را بر مبنای Risk معادل ۱ و Profit معادل ۱.۲ مجدد محاسبه کنم. اگر خوب توجه کنید تعجب بر انگیز است! حسابی که در مثال قبل سود ۶۰% برایش در ده مرحله ایجاد شد این بار با تنها ۰.۲ واحد افزایش در پرافیت بازدهی به ۱۸۶.۹% رسید! این همان سود هایی است که در بسیاری از مواقع معامله گران در معاملاتشان از آن صرفنظر می کنند.

 

[مهرناز مهری]

یک پنجره در یک حرکت روبه بالا یک صعود مجدد را بیان می کند. همانطور این پنجره می تواند یک مانع برای برگشتی به عقب باشد

اگر حرکت به عقب پنجره را ببندد و فشار فروش بعد از بسته شدن پنجره ادامه یابد .

باید گفت که روند صعودی قبل به پایان رسیده است در مسیر نزولی هم به همین منوال است.

[مهرناز مهری]

الگوی Tweezer Top از دو یا چند کندل استیک تشکیل می شود با قیمت های High منطبق با هم یعنی وقتی قیمت های High با

هم در یک سطح باشد.

نکته : الگوی Tweezer Top می توانند از بدنه های اصلی .سایه ها و یا حتی دوجی ها ساخته شوند.

[مهرناز مهری]

الگوی Tweezer Bottoms از دو یا چند کندل استیک تشکیل می شوند با قیمت های Low منطبق با هم آنها به این دلیل انبرک نامیده می شوند .
چرا که به دو چنگک یا انبر یا قیچی شبیه هستند .
نکته: در یک بازار نزولی یک تک انبری Tweezers Bottm وقتی قیمت های Low باهم در یک سطح باشند شکل می گیرد .
این الگو می تواند از بدنه های اصلی .سایه ها ویا حتی دوجی ها ساخته شوند.

نکته: یک Tweezer در Session های نزدیک به هم یا متوالی اتفاق می افتد . همچنین یک علامت معکوس حیاتی واساسی نیست .
این الگو بعد از یک حرکت طولانی اهمیت دارد.