Home ‹ تالار گفتگو فارکس ‹ اندیکاتورها و کندل شناسی ‹ آموزش پرایس اکشن به سبک فولر
Tagged: آموزش پرایس اکشن به سبک فولر
-
آموزش پرایس اکشن به سبک فولر
admin نوشته ای ارسال کردن در 1 سال, 11 ماه پیش 9 کاربر · 35 پاسخ
-
چرا ترید خلاف جهت روند باعث نابودی حساب شما خواهد شد؟
در مقاله امروز قصد دارم که نه تنها در مزایای ترید در جهت روند صحبت کنم بلکه ثابت کنم که چطور ترید در خلاف جهت روند می تواند حساب شما را نابود کند.بعنوان تریدر یا سرمایه گذار ساده ترین راه برای کسب درآمد معامله در جهت روند حاکم بر بازار و در بازه زمانی روزانه است. اما در طول دوران آموزش به افراد مختلف متوجه شده ام که ظاهراً تمایل و کشش ترید در جهت خلاف روند در ذات انسان ها نهفته است ! (یا حداقل در مراحل اولیه دوران ترید اینطور است) پس امیدوارم که مقاله امروز به شما کمک کند تا با اثبات ملموس اینکه روند دوست حقیقی ماست از اشتباه بزرگی که بسیاری از تریدرهای مبتدی انجام می دهند پرهیز کنید و در جهت خلاف روند معامله نکنید (در واقع خلاف مسیر رودخانه شنا نکنید)
تریدرهای با تجربه وقتی در بازارهای مالی شاهد روندی هستند تلاش می کنند تا در جهت ترند ترید کنند چرا که این مسیر حرکت با کمترین مقاومت است. این مفهوم را با تفصیل بیشتری در کورس آموزشی ام توضیح داده ام که وقتی بازاری دارای روند است ابتدا حرکتی قدرتمند در جهت ترند شکل می گیرد و سپس غالباً دچار یک وقفه و پولبک به سمت خطوط مقاومت می شود (منظور فولر از خطوط مقاومت در اینجا خطوط مووینگ اوریج هستند- مترجم) به زبان ساده یعنی: قیمت به طرف متوسط نوسانات قیمت برمی گردد که به آن ناحیه حمایتی/مقاومتی گفته می شود (مووینگ ها بعنوان خطوط حمایت/مقاومت داینامیک محسوب می شوند و این خطوط بر اساس فرمولهایی میانگین نوسانات قیمت در پریودهای زمانی گذشته را محاسبه و در چارت نمایش می دهند –مترجم
-
مثال های عملی
بیاید به چند مثال که در ادامه بررسی می کنیم دقت کنیم که درآنها می توانستیم در نقاط کلیدی و حساس بازار هم جهت با روند وارد بازار شویم. سپس بررسی خواهیم کرد که چطور اگر خلاف جهت روند وارد بازار می شدیم متضرر می گشتیم.مثال۱ – در چارت روزانه دلار استرالیا می توانیم مسیر با کمترین مقاومت را مشاهده کنیم که مشخصاً روندی نزولی است ( مسیر با کمترین مقاومت اصطلاحی است که فولر زیاد استفاده می کند و منظور همان جهت روند اصلی بازار است- مترجم)
دقت کنید که خطوط قرمز و آبی مووینگ های ۸ و ۲۱ نمایی (Exponential) در تایم فریم روزانه هستند. این چارت به خوبی نشان می دهد که چطور قیمت مرتباً به سمت مووینگ های ۸ و ۲۱ برگشت کرده است. این نواحی مقاومتی برای ما پتانسیل هایی را فراهم می کند که بتوانیم با شناسایی تریگرهای ورودی با روند نزولی همراه شویم.
دقت کنید که در چارت فوق یک پین بار ایده آل که سیگنال سل مناسبی است شکل گرفته بود و زمانی که قیمت مجدااً با ریتریس هایی به سمت مووینگ ها برگشت چندین فرصت سل دیگر هم شکل گرفت. قیمت همیشه هم به مووینگ ها به این خوبی واکنش نشان نمی دهد ولی در روند های قدرتمند نظیر چارت دلار استرالیا، اغلب شاهد چنین کارکشن های قیمتی به سمت مووینگ ها هستیم. نکته چارت در این است که در ترند های قدرتمند کافی است فقط این نواحی را شناسایی و سپس در جهت روند وارد بازار شویم.
-
حالا بیاید همین چارت را از دید تریدری که می خواهد خلاف جهت روند ترید کند بررسی کنیم.
در همان چارت دلار استرالیا، به وضوح می توان دید که برای کسی که بخواهد خلاف جهت روند نزولی ترید کند چه اتفاقی می افتد.
مطمئنا او در هر سه تریدی که بر اساس پین بارهای شکل گرفته در چارت انجام می داد متضرر می شد. بعضی از افراد نه تنها بروی اولین پین بار خلاف جهت روند که حتی بروی هر سه سیگنال خلاف جهت روند اقدام به خرید می کنند و به همین سادگی می توان مشاهده کرد که چرا ترید خلاف جهت روند قادر به نابودی سرمایه شماست !
-
مثال ۲- در چارت زیر و از ابتدای ماه آگوست در دلار کانادا روند صعودی تثبیت شده ای را شاهد هستیم. خط آبی، مووینگ ۲۱ نمایی روزانه است و به ما جهت روند را نشان می دهد و همینطور به عنوان یک مقاومت عمل می کند که می توانیم بر اساس آن و در جهت روند صعودی فرصتهای خرید را شناسایی کنیم. دقت کنید که در پروسه حرکت صعودی و بر اساس تریگر های پین بار و اینساید بار چندین فرصت خرید با نزدیکتر شدن قیمت به مووینگ ۲۱ شکل گرفته بود (پولبک) واضح است که کمترین مقاومت مارکت در جهت روند صعودی است و در نتیجه انتخاب سیگنالهای خرید انتخابی مطمئن در ۵ ماه گذشته بوده است.
در همان چارت دلار کانادا، در صورتیکه تلاش می کردیم تا بر اساس تریگرهای ورودی که خلاف جهت روند شکل گرفته بودند ترید کنیم تجربه ما می توانست کاملاً متفاوت باشد
-
حتی تریگر پین بار دوبل (لانگ تیل) که در چارت زیر می بینیم احتمالاً منجر به ضرر و یا در بهترین حالت منجر به یک ترید بریک ایون ( خنثی) می شد ( در صورتیکه نسبتاً سریع استاپ اولیه را به نقطه ورود منتقل کرده بودیم- مترجم)
بنابراین وقتی که در بازار مسیر مشخصی با کمترین مقاومت وجود دارد ( یک روند تثبیت شده – مترجم) با آن مبارزه نکنید !
-
مثال ۳- در تصویر بعد ما چارت روزانه طلا را می بینیم، روند نزولی قدرتمندی شکل گرفته و در نتیجه طبیعتاً مسیر کم مقاومت در برابر قیمت، نزولی است. بنابراین ما در پولبک هایی که به سمت مقاومت برمی گردند به دنبال شناسایی سیگنالهای فروش هستیم تا هم جهت با روند نزولی وارد بازار شویم. در این روند نزولی می توانیم سیگنال های سل ایده آل پین بار و کویلینگ اینساید بار ( نوعی اینساید بار ترکیبی که از چندین کندل تشکیل می شود-مترجم) را که در پی یک ریتریس شکل گرفته اند مشاهده کنیم. هر دو تریگر نقطه ورود مناسبی بودند و در ادامه روند نزولی با قدرت بیشتری ادامه پیدا کرد.
بیاید دوباره به آن چارت طلا نگاه کنیم:
همان چارت که می توانست منجر به دو ترید بسیار موفق شود وقتی شخصی بخواهد بر اساس تریگرهای شکل گرفته خلاف جهت روند، وارد بازار شود و اقدام به خرید کند فقط با ۳ ترید زیان ده روبرو می می شد.
-
جمع بندی :
امیدوارم این مقاله برای شما در زمینه اینکه ترید خلاف جهت روند تا چه حد می تواند خطرناک باشد و به اکانت شما لطمه جدی بزند مفید واقع شده باشد.تریدرهایی که تمایل دارند در هر دو جهت یک روند ترید کند( هم در جهت و هم خلاف جهت) عموماً اکثر و یا تمام سودی را که در تریدهای هم جهت روند بدست آورده اند به بازار پس می دهند و این یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که تریدرها مرتکب می شوند و باعث می شود که با وجود دانش تکنیکال مناسب به موفقیتی که شایسته آن هستند نرسند.
یکی از بزرگترین اهدافتان در طول دوران ترید باید معامله گری در جهت روند باشد و از ترید در جهت خلاف روند به هر قیمتی پرهیز کنید. پاداش این صبوری و انتظار برای شکل گیری ست آپ های هم جهت با روند مشاهده رشد اکانت شما خواهد بود.
نویسنده : نایل فولر
مترجم : ساسان امیری
-
شیوه استفاده از تایم فریم های ۱-ساعته و ۴-ساعته برای تایید سیگنالهای نمودارهای روزانه
یکی از سوالات رایج از من این است که آیا از تایم های پایین تر استفاده میکنم؟ و اگر بله، چگونه؟
پاسخ به این پرسش مثبت است اما بایستی خاطرنشان کنم که استفاده من از نمودارهای مربوط به تایم فریم های پایین تر مشروط به تحقق شرایطی است و در مکان و زمان خود مورد استفاده قرار می گیرد. پس این مهم است که شما دریابید کی و چگونه از این نمودارها استفاده کنید و در این نوشتار دقیقاً می خواهم در این مورد صحبت کنم که شما چطور می توانید از نمودارهای تایم فریم های پایین تر در راستای گرفتن تاییدیه برای سیگنالهای تایم فریم روزانه و نیز مدیریت ریسک، مدیریت حجم پوزیشن ها و بهبود نسبت R/R خود بهره ببرید.
نمودارهای میان روزی مورد علاقه من
بایستی بگویم که من تنها در ۱۰% موارد روی نمودارهای تایم فریم های ۱-ساعته و ۴-ساعته بدون توجه به تحلیل تایم فریم روزانه ترید می کنم و در ۹۰% اوقات از تحلیل نمودارهای این تایم های پایین تر تنها در راستای تحلیل نمودارهای روزانه استفاده می کنم.در این راستا تحلیل نمودارهای میان روزی تنها به عنوان یک گواهی اضافه در همگرایی سیگنالها برای یک معامله و تصمیم گیری در خصوص ورود یا عدم ورود به آن معامله به کار برده می شوند. افزون بر این، در صورتی که شرایط ورود برای من محرز شد، از نمودارهای میان روزی برای تدقیق و بهبود کیفیت ورودها استفاده می شود. نکاتی که در این راستا بایستی مورد توجه قرار بگیرند:
-
نخست اینکه من هیچ گاه به تایم فریمی پایین تر از ۱-ساعته نمی روم چرا که بر این باور هر نموداری که متعلق به تایم کوچکتر از ۱-ساعته باشد صرفاً نمایشگر نویز و نوسانات بی منطق است. هر چقدر به تایم های پایین تر بروید با کندل های بی قواره تر و نامنظم تری روبرو می شود که داستان تحلیل بازار را تیره تر و مبهم تر می کند.
در حالی که پایه و اساس تحلیلهای من نمودارهای روزانه (Daily) است، تنها نمودارهای میان روزی که من به آنها نگاه می کنم نمودارهای ۱-ساعته و ۴-ساعته هستند.
برای معامله گرانی که پایه و اساس تحلیلهایشان نمودارهای هفتگی است، به جای نمودارهای میان روزی می توانند به نمودارهای روزانه به عنوان تایم فریمی برای گرفتن تاییدیه و ارتقاء کیفیت ورودهای خود نگاه کنند.
به خاطر داشته باشید که بررسی نمودارهای میان روزی برای گرفتن تاییدیه سیگنالهای نمودارهای روزانه یک «الزام» محسوب نمی شود بلکه صرفاً به عنوان یک ابزار کمکی بایستی به آن نگریست.
توجه کنید که بررسی تایم فریم های میان روزی مطلقاً به معنی ورود به حوزه معامله گری روزانه (Day Trading) نیست و کماکان ما به دنبال باقی ماندن در پوزیشن های خودمان به مدت چند روز و بلکه چند هفته هستیم.
استفاده از نمودارهای میان روزی برای به دست آوردن شانس ورود دوباره
هر معامله گری از جمله من، از اینکه یک معامله عالی و ایده آل را از دست بدهد متنفر است. خوشبختانه شگردهایی وجود دارد که با استفاده از آنها می توان یک شانس دوباره برای ورود به این معاملات ایده آل از دست رفته در گام نخست بدست آورد.یکی از این شگردها این است که از نمودارهای ۱-ساعته و ۴-ساعته در برای ورود دوباره در مسیر سیگنال اولیه صادرشده و از دست رفته در نمودار روزانه استفاده کنیم.
در مثال زیر، ما یک سیگنال بسیار آشکار مبتنی بر شکل گیری یک الگوی Pin Bar را در نمودار روزانه S&P مشاهده می کنیم که طبیعتاً از دست رفتن آن برای هر معامله گری سخت است:
-
اما معامله گران هوشمند و حرفه ای می دانند که در بیشتر اوقات یک شانس برای ورود دوباره به معامله در نمودارهای میان روزی چند ساعت یا روز بعد از صادر شدن سیگنال اولیه در نمودار روزانه پدیدار خواهدشد. توجه کنید که در نمودار زیر یک الگوی ترکیبی Fakey-Pin Bar داریم که اندکی پس از شکل گیری الگوی Pin Bar تایم روزانه قبلی شکل گرفته است. همچنین توجه داشته باشید که یک Pin Bar در تایم ۴-ساعته و دقیقاً در همان روزی که سیگنال نمودار روزانه صادر شده نیز شکل گرفته است که منجر به همگرایی قابل ملاحظه ای شده است.
-
استفاده از نمودارهای میان روزی برای تایید سیگنال های تایم روزانه
برخی مواقع شما یک سیگنال در تایم روزانه می بینید اما احساس خوبی نسبت به معامله احتمالی ندارید و حس می کنید که نیازمند تاییدیه های بیشتری هستید. این امر پدیده ای طبیعی است و به صورت پرشماری روی می دهد.در این موارد، غالباً شما در نمودارهای ۱-ساعته و ۴-ساعته و اندکی پس از صدور سیگنال روزانه، سیگنالهای بسیار قدرتمندی دریافت خواهیدکرد که کاملاً شک و تردید شما را درباره صحت سیگنال صادشده در تایم روزانه از میان خواهدبرد.
در مثال زیر توجه کنید که ما در نمودار روزانه یک سیگنال خرید ناشی از یک کندل سایه بلند صعودی در یک محدوده حمایتی و در یک روند صعودی داشته ایم اما شاید شما به هنگام شکل گیری این آرایش به دلیل کلوز پایین تر و ریزش قبلی قیمت هنوز کاملاً برای ورود به پوزیشن خرید متقاعد نشده بودید.
-
در چنین شرایطی بایستی به نمودارهای میان روزی مراجعه کنیم. توجه کنید که در نمودار ۴-ساعته همان نماد چه آرایش قدرتمندی از نوع Pin Bar و در همان حوالی زمانی صدور سیگنال روزانه شکل گرفته است که می تواند به شما در راستای کسب اطمینان بیشتر درباره سیگنال روزانه ای که قبلاً درباره ش شک و تردید داشتید کمک کنید.
برخی از موارد هم شما با سیگنالهایی روبرو می شوید که هیچگونه همگرایی با روند عمومی بازار و یا سطوح کلیدی حمایتی و مقاومتی ندارند. در این گونه موارد نیز شما می توانید به یک نمودار میان روزی مراجعه کنید تا به این نتیجه برسید که می خواهید وارد معامله بر اساس این سیگنال بشوید یا خیر.
-
برای مثال به نمودار روزانه S&P نگاه کنید. در اوایل سال ۲۰۱۸ یک فشار فروش سنگین در بازار وجود داشته است. در چنین شرایطی برای بسیاری از معامله گران ورود به معامله خرید پس از بروز چنین فشار فروش سنگینی دشوار می نماید. مومنتوم قدرتمند نزولی و فشار فروش احتمالاً هر معامله گری را از ورود به پوزیشن خرید بر اساس شکل گیری آرایش Pin Bar صعودی منصرف می کرده است.
در چنین شرایطی، نمودار ۱-ساعته می توانسته ارائه گر راه حلی منطقی برای معامله گران باشد. چنانچه در نمودار زیر دیده می شود، در همان روزی که سیگنال Pin Bar در تایم روزانه در حال صدور بوده، در تایم ۱-ساعته هم چندین کندل Pin Bar شکل گرفته و این همگرایی چند سیگنال عملاً می تواند به تاییدی بر سیگنال تایم روزانه منجر بشود. همچنین بایستی توجه داشت که ورود بر اساس کندلهای Pin Bar تایم ۱-ساعته عملاً منجر به بهبود نسبت R/R می شود که در بخش بعدی توضیح داده خواهدشد.
-
توضیح مثال بالا
استفاده از نمودارهای میان روزی برای ارتقای نسبت R/R و بهینه سازی حجم پوزیشن ها
چنانچه روشن است، معامله گری بر اساس سیگنالهای نمودار روزانه مستلزم تنظیم حد ضررهای بزرگ است. این مسئله را می توان با استفاده از نمودارهای ۱-ساعته و ۴-ساعته حل کرد و با تنظیم حد ضررهای کوچک تر نسبت R/R را بهبود بخشیده و همزمان حجم بیشتری را برای هر پوزیشن درنظر گرفت. در این شرایط و در حالی که فاصله نقطه ورود تا حد ضرر کاهش چشمگیری یافته اما حد سود همان حد سود قبلی باقی مانده، نسبت R/R بالاتری خواهیم داشت و می توانیم با وجود ریسک درصدی مساوی، حجم بیشتری برای معامله خود درنظر بگیریم که طبیعتاً سود بالقوه دلاری ما را افزایش خواهدداد.البته توجه داشته باشید که مسئله ای که بالا تشریح کردیم لزوماً در همه موارد صادق نیست و در برخی موارد استفاده از حد ضرر نمودارهای ۱-ساعته و ۴-ساعته با حد ضرر مبتنی بر نمودار روزانه تفاوت آنچنانی ندارد. اما در بسیاری از موارد این مسئله قابل تحقق است و لذا بایستی به آن به عنوان یک شگرد مناسب مدیریت سرمایه برای ارتقا و بهبود نسبت کلیدی R/R تا ۲ برابر و حتی بیشتر نگریست
-
در نمودار زیر که مربوط به شاخص Dow Jones می باشد، مشاهده می شود که یک سیگنال خرید مبتنی بر آرایش Pin Bar در تایم روزانه شکل گرفته است اما اگر معامله گری بخواهد در نقطه High کندل مربوطه وارد پوزیشن خرید بشود، بهترین نسبت R/R که بتواند به دست بیاورد نهایتاً ۲:۱ یا ۳:۱ خواهدبود.
در حالی که اگر به یک تایم پایین تر – یعنی ۴-ساعته – برویم مشاهده می کنیم که اندکی پس از شکل گیری Pin Bar روزانه، یک آرایش Pin Bar دیگر در تایم ۴-ساعته شکل گرفته است که به ما اجازه می دهد تا با حد ضرری معادل ۵۰% حد ضرر مبتنی بر سیگنال روزانه به معامله خرید وارد بشویم و طبیعتاً این نیز موجب خواهدشد تا بتوانیم معادل ۲۰۰% حجم درنظر گرفته شده برای معامله اولیه وارد کنیم و نسبت R/R نیز تا ۶:۱ جهش داشته باشد. به خاطر داشته باشید که بیشینه سازی سود کسب شده از معاملات برنده پایه و اساس تبدیل یک حساب کوچک به یک حساب بزرگ و کسب سودهای هنگفت از بازارهای مالی است.